مجلهء حقیقت «تاسیس1384ش» دورهءجدید.
از اینکه مجلهءحقیقت را انتخاب کردید خوشحالیم.
مارا از آثار و نظرات سازندهء خود بهره مند کنید.
majallehaqiqat.loxblog.com
براي اطلاع از آپدیت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
آخرین نطرات
علی آقا محمدی - تشکر فراوان از آقای اسماعیلی بابت گزارش خوبشون - 1396/11/25
فهیمی - سلام.مدت زیادی از فعالیت در مجله حقیقت دور بودم امروز دیدم مجله پرباری شده و مطالب بسیار مفید ارایه می شود. از دست اندر کاران و عزیزانی که زحمت میکشد کمال تشکر را دارم. - 1396/3/16
mohseni - روحش شاد
خداوند غریق رحمتش کند با این فعالیتهای ماندگارش
امروز هرچه داریم از دست علمای خاضع و زحمت کش است
همه مایه افتخار اسلام و مسلمین هستند. - 1395/10/4
حیاتی - سلام استفاده کردیم عالی بود - 1395/2/25/majallehaqiq
حیاتی - سلام تشکر از اطلاع رسانی جامع پاسخ: سلام سپاس از حسن نظرتان... - 1395/2/22/majallehaqiq
برخودلازم میدانم از تمامی کسانی که باعث وبانی برگزاری این مراسم معنوی بودند ویادوخاطرات انشهدای بی شمع وچراغ را درخاطره ها طنین انداز نمودند تشکروقدردانی نمایم وخداقوت رانثارشان کنم.
اجرکم عندالله پاسخ: سلام...
سپاس از حسن نظر شما... - 1395/2/22/majallehaqiq
محمد بیانی - عکس یاد گاری تان حرف نداشت اشنایان قدیمی در هم جمعند روح شهدا را هم خدا وند غریق رحمت .نماید پاسخ: ممنون از ارسال پیامتان... - 1395/2/22/majallehaqiq
آریایی - ان شا الله تمام عاشقان و دوست داران اهل بیت ع بتوانند به سلامت به زیارت امام حسین ع مشرف شوند...
و هر دو دولت عزیز و برادر ایران و عراق بتوانند در امر ورود و خروج زایران همکاری کنند.
- 1394/9/7/majallehaqiq
مهدي جان ! صبح هاي جمعه هنگامي كه دعاي ندبه را زمزمه مي كنيم ، وزش نسيم عشق را كه از كهكشان آيينه ها و از طلوع نگاه خسته تو مي گذرد حس مي كنيم ، عصرهاي جمعه گيسوي طلايي خورشيد را به انتظار آمدنت شانه مي زنيم و هنگامي كه شكوفه هاي دعا در خانه راز قلبمان مي شكفد قرآن را مي گشاييم و آيه آيه آن را بر زبانمان جاري مي سازيم تا شايد چشم زمان آمدن خورشيد عدالت را ببيند و مرگ شب را حس كند .
اي فرزند عدالت ! در روزهاي جمعه تلاطم هاي عشق را كه در ساحل در يا نجوا مي كنند مي شنويم و آينه قلبمان تصوير طلوع تو و تكرار زبانمان نام تو مي شود بيا كه آفتاب گردان ها حيران به دنبال تواند، تا در تند باد زمان آنان را مجنون خود كني، بيا كه كه ستاره ها و خورشيد جهان افروز از درد بي تاب و پر دردند .
دیگر گل هاي باغ آنان شكفتن را نمي داند، اگر دل هاي پر اميد و با احساس رنگي از محبت را نمي داند بيا و بناز بر دل پر حسرت زمان !
اي عشق پرتوان ! دوباره صبح ! ظهر ! نه ! غروب شد نيامدي !